سازدهنی ایرلندی
Hohner harmonicas - سازدهنی هونر
Suzuki harmonicas - سازدهنی سوزوکی
Hering harmonicas - سازدهنی هرینگ
Lee Oskar harmonicas - سازدهنی لی اسکار
سازدهنی ایرلندی (Irish Harmonica)
RickEpping

ریک اپینگ (Rick Epping) از نوازندگان شاخص و صاحب سبک سازدهنی در سبک ایرلندی (Irish) است که سال ها به عنوان کارشناس رسمی شرکت هونر (Hohner) مشغول به فعالیت بوده و نقش انکار ناپذیری در ارتقای کیفی محصولات این شرکت در دهه های اخیر داشته است . وی همچنین در دوران خدمتش در شرکت هونر موفق به طراحی و عرضه مدل جدیدی از سازدهنی دیاتونیک به نام XB-40 شده که قابلیت های متفاوت و نوینی را در اختیار نوازندگان سازدهنی قرار داده است . مطلب زیر نگاهی است به ویژگی های سبک ایرلندی و نحوه به کار بردن انواع سازدهنی در آن که به قلم ریک اپینگ به رشته تحریر درآمده است .

این مقاله در نوع خود یک مقاله کلاسیک و ماندگار است چرا که به قلم یک نوازنده حرفه ای نوشته شده و نکات عملی بسیار مفیدی در بر دارد که نظیر آنها را در کمتر کتاب یا مقاله دیگری می توان یافت . اما در عین حال ارجاعات زیادی به مفاهیم متداول در موسیقی ایرلندی دارد و در واقع برای کسانی نوشته شده است که یک آشنایی قبلی با این سبک خاص از موسیقی داشته باشند . به همین خاطر مترجمین هرجا که لازم بوده یادداشت هایی را به شکل پی نوشت برای توضیح بیشتر راجع به مفاهیم مورد نظر نویسنده عنوان کرده اند و تصاویر مختلفی را هم به متن مقاله و پی نوشت های آن اضافه کرده اند .

ترجمه متن مقاله به شرح زیر است :

مدتی پیش از من درخواست شده بود تا در مورد سازدهنی ایرلندی (Irish Harmonica) توضیحاتی ارائه نمایم . مطلب زیر نگاهی است اجمالی بر این موضوع که به شرح انواع سازدهنی های به کار رفته در این سبک موسیقی و توضیحات مختصری در مورد این سبک از نوازندگی سازدهنی می پردازد . با وجود آنکه سازدهنی به طور گسترده ای در گروهای ایرلندی مورد استفاده قرار نمی گیرد (1) ولی این ساز در ایرلند به عنوان یک ساز سنتی شناخته شده و جایگاه خاص خود را مسابقات هنری دارد. در موسیقی ایرلندی تعدادی حالت (Mood) مختلف وجود دارد و به همین تعداد هم سازدهنی برای بیان این حالت ها وجود دارد .

سازدهنی های کروماتیک، اکتاو، ترمولو و دیاتونیک های تک زبانه ای با کوک های متنوع هر کدام دارای شخصیتی جداگانه با مزیت ها و در عین حال محدودیت های خاص خود می باشند . در ایرلند معمولا به سازدهنی های دیاتونیک Mouth Organ گفته می شود در حالی که برای اشاره به سازدهنی کروماتیک معمولا از واژه Harmonica استفاده می شود .

مدل های کروماتیک

مدل های کروماتیک توانایی نواختن هر آهنگی را در هر گامی که باشد دارند . کروماتیک ها قاعدتا بیشتر برای نواختن آهنگ های (2) Jig و Reel مدرن که با پاساژهای کروماتیک (3) (Chromatic Passages) و تزئینات زیاد از حالت های سنتی موسیقی ایرلندی فاصله گرفته است ، مناسب می باشند . شیوه نواختن این نوع سازدهنی ها شبیه به روش نواختن آکاردئون های دکمه ای دو ردیفه (4) (2Row Button Accordion) می باشد. لازم به توضیح است در این نوع آکاردئون ها ردیفی از دکمه ها (Buttons) که با یکدیگر نیم پرده فاصله دارند، مانند C#/D ، D#/D و در اغلب موارد B/C تعبیه می شود . سازدهنی کروماتیک بیشتر برای اجرای ملودی های روانی که شکل گرفته بر پایه نت ها ی تکی (Single Notes) هستند به کار می رود ولی آکوردها و فواصل اکتاو کمتر با آن نواخته می شود .

یک مزیت سیستم B/C این است که در گام های رایج در موسیقی ایرلندی یعنی گام های (5) G و D ، نوازنده می تواند زنجیره ای از نت ها را که همگی با تنفس در یک جهت اجرا می شوند (یعنی همگی با عمل دمش Blow یا مکش Draw ایجاد می شوند) بنوازد و در نتیجه آهنگ های این سبک کیفیت روان تری داشته باشند . (6)

SuperChromonica270 نمی دانم آیا نوازندگان سازدهنی ایرلندی تا کنون از سازدهنی کروماتیک مدل Chromonica 270 در گام B که اسلاید آن در جهت معکوس عمل می کند (7) (Reversed Slide) استفاده کرده اند یا نه (8) ولی به امتحان کردنش می ارزد چون که ترتیب نت های دمشی و مکشی در آن مشابه آکاردئون B/C می باشد . برخی نوازندگان از سازدهنی های کروماتیک با اسلاید معکوس در کوک F#/G استفاده می کنند تا نواختن تریپلت ها با آن راحت تر باشد (9) . اما Eddie Clarke نوازنده مشهور سازدهنی ایرلندی از مدل های کرومونیکای 260 و 270 معمولی با گام C استفاده می کرد (10) .


مدل های اکتاو


 RegulationBand. یکی از سازدهنی های اکتاو (Octave Harmonica) محبوب در بین نوازندگان ایرلندی ، مدل Regulation Band هونر بود که تنها از نظر شکل درپوش (Coverplate) با مدل کنونی هونر با نام Marine Band Full Concert 1896/40 تفاوت دارد (11) .



مدل (12) Auto-Valve نمونه دیگری است از گروه سازدهنی های اکتاو هونر که دریچه های بادگیر (Windsaving Valves) به آن اضافه شده و از تنوع بیشتری در کلیدها یا گام های ارائه شده برخوردار است . این سازدهنی صدایی پرطنین ایجاد می کند که بسیار شبیه به ملودیون (13) (Melodeon) هایی است که هنوز در ایرلند مشاهده می شوند و در امریکا با نام آکاردئون های کیژن (14) (Cajun Accordion) شناخته می شوند .

 AutoValve



سازدهنی های اکتاو موسوم به (15) Knittlinger که شامل مدل های Marine Band Full Concert و Auto-Valve هستند ، همانند مدل مرین باند (Marine Band) دیاتونیک به روش ریشتر کوک می شوند و مزیتشان این است که می توان آنها را هم برای نواختن ملودی و هم برای اجرای آکورد و هم نوازی به کار برد . به طور طبیعی در این کوک برخی نت های ملودی در قسمت بم سازدهنی وجود ندارند ، ولی با دو روش می توان بر این محدودیت فائق آمد .
 MarineBandFullConcert



نوازندگان سازدهنی دیاتونیک (و همچنین آکاردئون های تک ردیفه) هنگامی که نیاز به این نتها باشد ، آهنگ مربوطه را به نحوی تغییر داده یا ساده می کنند که قابل اجرا با سازشان باشد و این تغییرات ممکن است به حدی باشد که آهنگی که در اصل دارای سه آکورد بوده است به آهنگی با تنها دو آکورد تبدیل شود . البته این ترفند همیشه در هنگام هم نوازی با دسته ی نوازندگان فلوت و فیدل جواب نمی دهد ، ولی برای هم نوازی با دسته سازهای زبانه دار (Reed Ensemble) بسیار مفید و موثر است . خود من یک بار تجربه لذت بخش همراهی با چنین گروهی را در یک فستیوال موسیقی که در شهر Kilrush از توابع شهرستان Clare برگزار می شد داشته ام . در این گروه تنها سه نوازنده حضور داشتند که سازدهنی اکتاو ، آکاردئون و (16) Brushed Snaredrum می نواختند و آهنگ های اجرا شده نیز نسبتا ساده بود اما صدا و ریتم گروه چنان قوی بود که جماعت حاضر در آنجا را تا پاسی از شب گذشته مجذوب و مشغول خود کرده بود .

یک روش مفید دیگر برای رفع نیاز به نت های بم جا افتاده، بالا یا پایین بردن آهنگ به اندازه یک اکتاو می باشد، کاری که خیلی مواقع نوازندگان فلوت و تین ویسل (Tin Whistle) نیز برای رهایی از نت های زیر و بلند اکتاو بالایی سازشان انجام می دهند. هر وقت که این نوازندگان نت های بم را برای نواختن آهنگشان کم بیاورند یا برعکس ، بخواهند از نت های خیلی بلند و زیر اکتاو بالایی سازشان اجتناب نمایند ، کافی است که آن بخش از ملودی یا آهنگ را یک اکتاو بالا ببرند یا پایین بیاورند . طبعا بسیار مهم است که در این روش نقطه مناسبی از آهنگ را برای عوض کردن اکتاوش انتخاب نماییم تا پیوستگی و انسجام ملودیک آهنگ از بین نرود . همچنین می توان بخشی از آهنگ را که قبل و / یا بعد از نقطه مزبور قرار دارد ، به شکل فواصل اکتاو اجرا کرد (17) (Playing In Octaves) تا این جابجایی اکتاو (Octave Transition) ظریف تر از کار درآید .

مدل های ترمولو

رایج ترین سازدهنی های ترمولویی که امروزه در ایرلند مورد استفاده قرار می گیرند ، مدل های 24 سوراخ هستند که توسط برادران مورفی (18) به محبوبیت رسیده اند (مثل مدل (19) Weekender 98.115 از شرکت هونر) .
Weekender98-115



این مدل همانند تمامی ترمولوهای شرقی (20) (Oriental) یا آسیایی (Asian) از کوکی استفاده می کند که در آن تمام درجات گام دیاتونیک از بالا تا پایین سازوجود دارند و هیچ درجه ای از گام دیاتونیک در آن حذف نشده است . یعنی ترتیب نتها در آن به این صورت است: G-C-D-E-F-G-A-B-C .
AsianTremolo


سرعت افکت صوتی ترمولو نیز در این مدل سازدهنی ها به میزان زیادی از سرعت ترمولو در سازدهنی های مدل آلمانی (German) کندتر است و در نتیجه نت های تولید شده وضوح بیشتری دارند ولی در عوض حجم و طنین صدایشان کمتر از مدل های آلمانی است . این نوع از سازدهنی های ترمولو به روش Equal کوک می شوند در حالی که ترمولو های آلمانی به روش Just کوک شده اند (21) . نوع گام به کار رفته در سازدهنی های ترمولوی شرقی ، سرعت پایین افکت ترمولوی آنها و کوک شدنشان به روش Equal آنها را به گزینه مناسبی برای نواختن ملودی های شکل گرفته بر پایه تک نت ها (Single Notes) بدل می سازد در حالی که ترمولوهای آلمانی انتخاب مناسبی برای نواختن آکوردها هستند .
GermanTremolo


موسیقی ایرلندی به صورت سنتی بیشتر حالت ملودیک داشته است تا حالت هارمونیک . شیوه های بیان موسیقایی در این سبک بیشتر با کمک ظرافت ها و پیچیدگی های حاصل از واریاسیون های ملودیک و تزئینات متنوع موسیقایی شکل گرفته اند تا با کمک آکوردها و هارمونی . با وجود این که آکوردها و هارمونی نیز بی شک به شکلی وسیع و بسیار موثر در موسیقی ایرلندی مدرن مورد استفاده قرار می گیرند ، ولی قدر و منزلت ملودی های ناب (Pure Melody) مانند ملودی هایی که بر روی سازدهنی های ترمولوی شرقی نواخته می شود ، حتی تا به امروز نیز هیچ گاه کاهش نیافته است .

مدلهای دیاتونیک تک زبانه ای (Single Reed Diatonic)

کوک ریشتر (Richter Tuning)

Marine Band مدل مرین باند (22) Marine Band در گذشته چندان برای موسیقی ایرلندی سنتی مورد استفاده قرار نگرفته است ، اما بی شک برای این نوع موسیقی مناسب است . با صدایی که توسط مدل های تک زبانه ای تولید می شود ، ملودی نواخته شده کیفیتی واضح و شفاف خواهد داشت و در عین حال همراهی آهنگ با آکوردها مقدور بوده و همچنین می توان از تکنیک بندینگ نیز سود جست .

نت های بند شده یا نت های غمگین یا نت های آبی (23) (Blue Notes) که در ایرلند نت های طولانی یا کش دار (Long Notes) نامیده می شوند ، در موسیقی ایرلندی نقشی حیاتی دارند و در نواخته های هر سازی که توانایی تولید این نت ها را داشته باشد ، شنیده می شوند . Paddy Canney و Bobby Casey از برجسته ترین نمونه های نوازندگی فیدل در مکتب کلر (24) (Clare Fiddling) می باشند . صدای نت ها در این مکتب نوازندگی پایین تر، کندتر و غمگین تر از هر منطقه دیگری در هر گوشه کنار ایرلند گوش می رسد . در این سبک نوازنده نت ها را به مدتی طولانی در حالت Bend نگه می دارد و بعد آنها را به تدریج به طرف نت اصلی نزدیک می کند بدون این که هیچ گاه دقیقا به آن نت مورد نظر برسد تا بدین وسیله تنش احساسی زیادی در آهنگ ایجاد نماید .

آهنگ های زیادی با درجه هفتم کاسته (Flat 7th) وجود دارند که برای نواختن در پوزیشن کراس (25) (Crossed Position) مناسب هستند و همچنین آهنگ های زیادی هستند که در آنها دو آکورد A min و G maj به کار رفته است و در نتیجه برای نواختن بر روی سازدهنی دیاتونیک گام G مناسب هستند (26) . و به همین ترتیب آهنگ هایی که در آنها دو آکورد E min و D maj به کار رفته جهت اجرا با سازدهنی دیاتونیک گام D مناسب می باشند . با این حال بیشتر آهنگ های رقص (Dance Tunes) در گام های ماژور هستند و در پوزیسیون اول به بهترین نحو اجرا می شوند.

در بعضی از آهنگ های گام D مانند "The Blackbird" و "Chief O'Neill's Hornpipe" هر دو نت #C و C وجود دارند . با نواختن این آهنگ ها در پوزیشن کراس (بر روی سازدهنی گام G ) می توان نت #C را در سوراخ شماره 2 با تکنیک Bending به دست آورد و در اکتاو میانی هم با افزودن یک دریچه (Valve) به زبانه مکشی (Draw Reed) سوراخ شماره 6 قابلیت Bending را بر روی نت 6Blow ایجاد کرد (27) که در این حالت نوازنده می تواند با نیم پرده Bend کردن نت 6Blow (در اینجا می شود نت D ) به نت #C برسد . در این حالت کماکان می توان از نت C (نت 5Draw ) به عنوان بخشی از آکورد هفتم (7th Chord) استفاده کرد .

راه حل دیگر این مشکل ، استفاده از سازدهنی های دیاتونیک با کوک کانتری (28) (Country Tuning) است که با کمک آنها هر دو نت #C و C را می توان با مکش سوراخ شماره 5 ایجاد نمود ، هرچند در این حالت دیگر آکورد زیبای D 7th قابل اجرا نخواهد بود (29) .
 CountryTuning


در شکل بالا نحوه چیدمان نت ها در یک سازدهنی گام C با کوک کانتری نشان داده شده است . در این سازدهنی با مکش در سوراخ شماره 5 نت #F تولید می شود و نوازنده می تواند با نیم پرده Bend کردن آن نت F را نیز بنوازد .

استفاده از سازدهنی دیاتونیک D بم کوک (30) (Low D Diatonic) نیز مفید است . با این که بلندی صدای آن به اندازه یک سازدهنی دیاتونیک معمولی نیست ، ولی اکتاو های میانی و بالایی آن با سازهای فلوت و فیدل هم اکتاو هستند و به خوبی در کنار هم می نشینند .

مدل های شبیه به مارین بند (Marine Band) که ومپر(Vamper) نیز نامیده می شوند ، برای همراهی با سایر سازها در پس زمینه آهنگ بسیار مناسب می باشند ، خصوصا هنگامی که از بخش بم تر ساز کمک گرفته شود. خود من از تکنیک ومپینگ (31) (Vamping) برای این کار استفاده می کنم . در این تکنیک که به روش تانگ بلاک (Tongue Block) اجرا می شود ، زبان که در زمان نواختن تک نت ها (Single Notes) سوراخ های بم تر سازدهنی را در سمت چپ دهان می پوشاند ، به تناوب از روی سازدهنی بلند می شود تا آکورد های لازم برای همراهی ریتمیک با نت ملودی را که زیرتر است و از سمت راست دهان نواخته می شود ، فراهم نماید . در لابلای این ومپینگ و آکورد نوازی ها به اجرای ملودی یا هارمونی در اکتاو پایین می پردازم و گاهی هم برای نواختن فواصل اکتاو به محدوده بالاتر سازدهنی می روم .

البته ومپینگ در طول تمام 16 میزان آهنگ چندان خوشایند نیست (32) . بهتر است بعد از این که ریتم اولیه برقرار شد ، سازدهنی برای چند میزان از آهنگ به همراهی ملودیک با ساز اصلی (Lead) بپردازد و در نهایت قبل از محو شدن قوت و شدت ریتم ، دوباره به اجرای آکورد با تکنیک Vamping روی بیاورد .


CountryTuning کوک کانتری (Country Tuning)

این کوک که کوک هفتم ماژور (Major 7th Tuning) نیز نامیده می شود ، برای نواختن ملودی هایی که آکوردهای زیر نمایان (Sub-dominant) قوی دارند (مانند آهنگ "The Lark In The Morning" ) در پوزیشن کراس مناسب می باشد . این کوک به ویژه برای همراهی آهنگ و ملودی های آهسته ، همچون بسیاری از آهنگ های ساخته شده توسط (33) O'Carolan بسیار مناسب می باشد. خود من علاوه بر نت مکش سوراخ شماره 5 ، نت 9Draw را نیز نیم پرده بالاتر کوک می کنم که امکان نواختن فاصله اکتاو (با نواختن همزمان دو سوراخ شماره 5 و 9 که هر دو نیم پرده بالاتر کوک شده اند) و همچنین آکوردهای مطبوع تری را برای این نوع آهنگ ها فراهم می کند .


 NaturalMinorTuning کوک مینور طبیعی (Natural Minor)

آشنایی بیشتر با این مدل برای استفاده در آهنگ های با گام مینور بسیار مفید است به ویژه هنگامی که قرار باشد به نواختن آکورد نیز بپردازید (34) . از سازدهنی های مینور طبیعی در هر دو پوزیشن اول و دوم می توانید استفاده کنید . این نوع کوک برای آهنگ های برتونی Breton (مکانی در شمال غربی فرانسه) نیز عالی می باشد (35) .


 Trump زنبورک (Trump)

زنبورک یا Trump که با نام های Jaw Harp و Jew’s Harp نیز شناخته می شود ، ساز دوم ایده آلی برای نوازندگان سازدهنی است (36) . نواختن این ساز پس از اجرای چند آهنگ با سازدهنی موجب آرامش و تنوع خوبی در گوش شنونده خواهد شد و با توجه به کیفیت نسبتا یکنواخت (Drone) و ریتمیک بودن صدایش برای همنوازی با سایر سازها نیز فوق العاده است. این ساز در ایرلند بسیار متداول می باشد و اغلب گروه های موسیقی برای استفاده از آن دید مثبتی دارند . همچنین نواختن زنبورک به نوازنده سازدهنی کمک زیادی به ایجاد یک لحن خوب در سازدهنی می نماید ، چرا که نوازنده زنبورک برای نواختن یک آهنگ باید یاد بگیرد که چگونه مجاری صوتی خود را منطبق بر هارمونیک های زنبورک تنظیم نماید (37) .


سبک نوازندگی (Playing Style)

آهنگ های رقص ایرلندی عموما تزئینات (Ornamentation) بیشتری در مقایسه با آهنگ های (فولک) آمریکایی دارند. تریپلت ها (Triplets) و نت های زینت (Grace Notes) از رایج ترین اشکال تزئین در سازدهنی می باشند . نت های زینت نتهایی کوتاه و سریع می باشند که درست قبل از اجرای نت ملودی نواخته می شوند و در سازدهنی اغلب از سوراخ بالایی برای اجرای آن استفاده می شود. به عنوان مثال در سازدهنی دیاتونیک ده سوراخ از نت زینت سوراخ ششم دمشی (نت 6Blow ) برای نت ملودی سوراخ پنجم دمش (نت 5Blow ) استفاده می شود .

اجرای یک بند جزئی (Slight Bend) روی نت ملودی یا استفاده از نت های گلیساندو (Glissando) نیز امری مرسوم بوده و به آهنگ جلوه حسی بیشتری می بخشد .

رول (Roll) یعنی نواختن سریع پنج نت به صورت متوالی (نت ملودی، نت پایینی، نت ملودی، نت بالایی و دوباره نت ملودی) که اجرای آن بر روی سازدهنی به طرزی متقاعد کننده امری دشوار می باشد . خود من به ندرت از این نوع تزئین استفاده می کنم مگر گاهی در آهنگ های با تمپوی پایین و آهسته (38) .

نمونه های ضبط شده کمی از سازدهنی ایرلندی موجود است ، ولی با مطالعه سازهای دیگری چون فیدل ، فلوت ، تین ویسل ، نی انبان ایلین (39) (Uilleann Bagpipes) ، کنسرتینا (Concertina) ، آکاردئون و سازهای زخمه ای (Plucked Instruments) می توان چیزهای زیادی در مورد این سبک از موسیقی یاد گرفت . هر یک از این سازها سبک نوازندگی خاص خود و هر کدامشان نکته ای برای ارائه به نوازنده سازدهنی دارند .

ترجمه : صابر عبدلی – دلتا فریک
پی نوشت ها : دلتا فریک ، مهر 1389


منبع :


پی نوشت ها – خواندن این نکات به درک بهتر مقاله فوق کمک می کند:

 IrishMusic 1- سازهای رایج در موسیقی ایرلندی شامل ویولون یا فیدل (Fiddle) ، آکاردئون (Accordion) ، کنسرتینا (Concertina) ، انواع فلوت های چوبی (Wooden Flute) و تین ویسل (Tin Whistle) می باشند .

2 – واژه های Jig و Reel اشاره به دو نوع آهنگ رایج در موسیقی ایرلندی دارند . به طور کلی در این نوع موسیقی چهار نوع آهنگ وجود دارد :

Jig – آهنگ هایی است با ریتم 6/8 و با تمپوی معمولی که از نت های 1/8 (نت چنگ) ساخته شده اند و معمولا تاکید نوازنده بر روی نت های اول و چهارم هر میزان ادا می شود .

Reel – آهنگ هایی است با ریتم 4/4 که با سرعت بسیار بالا (تمپوی 200 و بیشتر) و معمولا با انواع فیدل (ویولون) و فلوت اجرا می شوند .

Hornpipe - آهنگ هایی است با ریتم 4/4 که مشابه Reel از نت های چنگ تشکیل شده است ولی در تمپوی پایین تری اجرا می شوند . گاهی هم با کسر میزان های پیچیده تری مانند 12/8 ، 9/4 یا 9/8 اجرا می شوند .

Waltz – آهنگ هایی است با ریتم 3/4 که متناسب با تمپوی آهنگ های والس نواخته می شوند .

در هر چهار نوع آهنگ فوق استفاده از نت های تریپلت نیز رایج است .
برای آشنایی بیشتر با چند نمونه از این آهنگ ها می توانید به وب سایت Glenn Weiser مراجعه نمایید .

3- موسیقی ایرلندی سنتی اساسا یک موسیقی دیاتونیک است به این مفهوم که در آن از گام های دیاتونیک و یا مدهایی که با استفاده از درجات همین گام دیاتونیک ساخته می شوند (مانند مد های Dorian ، Aeolian و Mixolydian) استفاده می شود و به همین خاطر ذائقه موسیقایی مخاطبان سنتی آن متناسب با همین ماهیت دیاتونیک تربیت شده است و به شنیدن فواصل نیم پرده ای کروماتیک عادت ندارد . با این حال نوازندگان موسیقی ایرلندی مدرن در سال های اخیر شروع به استفاده از فواصل کروماتیک نموده اند که ممکن است در سال های آینده طرفداران موسیقی سنتی هم به آن روی خوش نشان دهند .

4- آکاردئون ها را از نظر شکل ظاهری می توان به دو نوع تقسیم کرد :
- در یک نوع از آنها در سمت راست آکاردئون که مربوط به نواختن ملودی است کلید هایی شبیه به صفحه کلید پیانو وجود دارد . این نوع آکاردئون را آکاردئون کلیدی یا پیانویی (Key or Piano Accordion) می نامند .
- در نوع دوم به جای کلید از دکمه های کوچک گردی استفاده می شود و به همین خاطر آنها را آکاردئون دکمه ای (Button Accordion) می نامند .
هر دو نوع آکاردئون ممکن است به روش دیاتونیک یا کروماتیک کوک شده باشند . آکاردئون های کروماتیک که Bayan نیز نامیده می شوند بیشتر در موسیقی کشورهای روسیه و آرژانتین به کار برده می شوند .

ButtonAccordion در ضمن آکاردئون های دکمه ای ممکن است بسته به مدلشان یک یا دو یا سه ردیف دکمه داشته باشند که به ترتیب آنها را آکاردئون های دکمه ای تک ردیفه ، دو ردیفه و سه ردیفه می نامند .

- آکاردئون های تک ردیفه که آنها را Melodeon نیز می نامند تنها دارای ده عدد دکمه هستند ، بیشتر در سبک های Cajun و Creole به کار می روند و اکثرا در گام D دیاتونیک کوک می شوند (هر چند ممکن است چند نت کروماتیک هم به آنها اضافه شود) . با این نوع آکاردئون ها نوازنده می تواند آکوردهای I و V را بنوازد (مثل سازدهنی دیاتونیک!) .


ButtonAccordion - در آکاردئون های دو ردیفه ممکن است دکمه های ردیف دوم نیم پرده با ردیف اول اختلاف داشته باشند که در این صورت معمولا نیم پرده پایین تر (بم تر) از ردیف اول کوک می شوند (مثلا ردیف اول در گام C و ردیف دوم در گام B است) و با کمک این دو ردیف قابلیت اجرای گام کروماتیک وجود دارد و به همین خاطر در موسیقی ایرلندی که نواختن گام ها و مدهای مختلف در حین اجرای یک آهنگ و یا ترکیب کردن چند آهنگ مختلف با یکدیگر بسیار رایج است ، کاربرد زیادی دارد ( برای توضیح بیشتر در مورد نت های تزئین به پی نوشت شماره 7 مراجعه کنید) . و همچنین ممکن است اختلاف کوک دو ردیف بیشتر از نیم پرده باشد که در این صورت معمولا نت پایه یکی از ردیف ها فاصله پنجم نت پایه در ردیف دیگر است (مثلا F/C ، C/G ، G/D و D/A ) .

- در آکاردئون های سه ردیفه هم معمولا هر ردیف فاصله پنجم ردیف های دیگر است (مانند F/C/G ، D/G/A و D/A/E ) اما گاهی هم ردیف سوم تنها نیم پرده با ردیف دوم اختلاف دارد .

آکاردئون های دکمه ای پیچیده تری نیز وجود دارند که شرح آنها خارج از این مقال است (مانند مدل Genius شرکت هونر که پنج ردیف دکمه دارد) .

5- علت رایج بودن گام های G و D این است که اکثر آهنگ های سنتی موسیقی ایرلندی برای فیدل (ویولون) نوشته شده اند و اجرای این دو گام بر روی این ساز آسان تر و متداول تر است .

6- مترجم در این قسمت از نوشته به درستی متوجه منظور نویسنده نشد و مشخص نیست که اشاره وی به سیستم B/C در مورد آکاردئون بوده یا سازدهنی اما در کشور ایرلند بسیاری از نوازندگان قادر به نواختن هر دو ساز هستند . به عنوان مثال خود ریک اپینگ در برخی اجراهای زنده سازدهنی را بااستفاده از یک Holder (یا Neck Rack ) می نوازد و همزمان با آن ساز کنسرتینا (Concertina) یا آکاردئون را نیز به خوبی می نوازد . با توجه به این که همه این سازها از نوع سازهای زبانه آزاد (Free Reed Instrument) هستند ، شنیدن همزمان صدای آنها که توسط یک نفر نواخته می شوند ، تجربه جالب و منحصر به فردی است .
HarmonicaConcertina



7- در اینجا اشاره به سه نکته کلیدی لازم به نظر می رسد :

الف - منظور از معکوس (Reverse) کردن اسلاید در سازدهنی کروماتیک این است که وقتی اسلاید را به سمت داخل فشار می دهیم تمام نت ها نیم پرده بم تر می شوند ، و این حالت بر خلاف سازدهنی کروماتیک معمولی است که فشار دادن اسلاید در آن تمام نت ها را نیم پرده زیر تر می کند .

ب – منظور از "سازدهنی کروماتیک با اسلاید معکوس در گام B " ، سازدهنی کروماتیکی است که وقتی اسلاید آن به سمت داخل فشار داده شود نت های گام B را تولید می کند و در واقع اگر از اسلاید آن استفاده نشود دقیقا همان نت های سازدهنی کروماتیک گام C را تولید می کند . اما اگر اسلاید آن را به سمت داخل فشار دهیم ، از آنجا که اسلاید در جهت معکوس عمل می کند ، تمام نت ها نیم پرده پایین می روند و گام سازدهنی از C به B تبدیل می شود . در واقع این سازدهنی یک سازدهنی کروماتیک گام B بوده است که اسلاید آن برعکس شده است .

ج – استفاده از این نوع سازدهنی چه لزومی دارد؟ در جواب باید گفت که در موسیقی ایرلندی استفاده از نت های تزئین اهمیت بسیار زیادی دارد و در واقع عنصر تزئین (Ornamentation) یکی از اجزای اصلی و عناصر تفکیک ناشدنی این سبک از موسیقی به شمار می رود . رایج ترین شکل تزئین در این سبک تریپلت هایی است که بین دو درجه مجاور گام یا مد اجرا می شود به این ترتیب که نوازنده پس از نواختن نت اصلی نتی را که تنها یک درجه با نت اصلی فاصله دارد ، به مدت کوتاهی اجرا می کند و بعد دوباره به نت اصلی بر می گردد (مثلا نت های G-F#-G در گام G ) . در ضمن نوازندگان فیدل و فلوت (سازهای اصلی موسیقی ایرلندی) در زمان نواختن نت تزئین معمولا به یک درجه "پایین تر" گام می روند ، نه بالاتر . به همین خاطر اگر نوازنده سازدهنی کروماتیک بخواهد صدای سازش شباهت و قرابت بیشتری با موسیقی اصیل ایرلندی داشته باشد ، بهتر است از همین شیوه پیروی کند (همان مثال G-F#-G در گام G ) .
اگر این گونه تریپلت ها را بخواهیم با سازدهنی کروماتیک معمولی اجرا کنیم در بسیاری از موارد مستلزم تغییر دادن جهت تنفس و حتی شماره سوراخ سازدهنی است که این مساله از روانی و سرعت لازم برای اجرای نت های تزئین می کاهد (به همان مثالی که در مورد نت G ذکر شد دقت کنید) و این مساله به ویژه در آهنگ هایی که با سرعت بالا اجرا می شوند اهمیت بیشتری می یابد .
اما استفاده از سازدهنی هایی با اسلاید معکوس این مشکل را تا اندازه ای از سر راه نوازنده برمی دارد چرا که نوازنده لزومی به تغییر دادن جهت تنفس خود ندارد و تنها با یک بار فشار دادن و بعد رها نمودن سریع اسلاید می تواند تریپلت های مورد نظرش را در گام ها و مدهای مختلف به راحتی به شیوه ای مشابه نوازندگان فیدل و فلوت اجرا نماید .

8- در واقع در زمان نگارش این مقاله استفاده از سازدهنی کروماتیک با اسلاید معکوس یا به آن صورت رایج نبوده و یا نویسنده از آن اطلاع نداشته است اما آنچه مسلم است در سال های اخیر بسیاری ار نوازندگان سازدهنی ایرلندی مانند Mick Kinsella ، Joel Bernstein و Mark Graham به استفاده از این نوع سازدهنی برای سهولت بیشتر در اجرای تزئینات خاص به کار رفته در موسیقی ایرلندی روی آورده اند .

9- همان طور که در پی نوشت شماره 7 توضیح داده شد ، منظور نویسنده سازدهنی کروماتیکی است در گام #F که اسلاید آن معکوس شده باشد و در نتیجه اگر سازدهنی بدون فشار دادن اسلاید نواخته شود نت های گام G را تولید می نماید و با فشار دادن اسلاید به داخل ، گام سازدهنی به Gb یا همان #F تبدیل می شود . در نتیجه نوازنده می تواند آهنگ های گام G را به راحتی با این نوع سازدهنی اجرا نماید و از اسلاید معکوس شده هم برای نواختن تریپلت های تزئینی بهره بگیرد . به همین ترتیب می توان برای اجرا کردن آهنگ های گام D (که دیگر گام رایج در آهنگ های سبک ایرلندی است) از یک سازدهنی کروماتیک گام #C با اسلاید معکوس شده استفاده کرد .

EddieClarke 10- ادی کلارک (Eddie Clarke) از نوازندگان بزرگ و صاحب سبک و مورد احترام سازدهنی در سبک ایرلندی است که در دهه های 1960 تا 1980 به فعالیت حرفه ای مشغول بود . او برای غبله بر مشکل نواختن تریپلت های تزئینی ، به جای این که از سازدهنی های با اسلاید معکوس استفاده نماید راه حل دیگری برگزیده بود که در نوع خودش راه حلی خلاقانه و مبتکرانه بود . او در تمام مدت اسلاید سازدهنی را به سمت داخل نگه می داشت و تنها برای نواختن نت های تزئین آن را رها می کرد (با رها کردن اسلاید به مدتی کوتاه نت مورد نظر نیم پرده پایین تر می رفت و با فشار دادن مجدد ، دوباره به نت اولیه بر می گشت) . ایرادی که این روش ابتکاری داشت این بود که تمام نت ها نیم پرده بالاتر می رفتند و درواقع هر آهنگی نیم پرده بالاتر از گام اصلی اجرا می شد . طبعا با استفاده از سازدهنی کروماتیکی که نیم پرده پایین تر کوک شده باشد (مثلا سازدهنی کروماتیک گام B به جای گام C ) می توان این مشکل را برطرف کرد .

اما جالب اینجا است که ادی کلارک صرفا از سازدهنی کروماتیک گام C استفاده می کرد چرا که به قول خودش از صدای این سازدهنی بیشتر خوشش می آمد . این رویکرد نوازندگی باعث می شد اغلب آهنگ های مشهور ایرلندی که وی اجرا می کرد نیم پرده بالاتر از گام اصلی باشند و از آنجا که هماهنگ شدن سایر موسیقیدانان با وی برای اجرای مشترک این آهنگ ها امری دشوار بود ، اغلب اجراهای زنده و ضبط شده وی یا به صورت منفرد (Solo) بود و یا در همکاری با نوازندگانی که از رویارویی با این مساله ابایی نداشتند مانند Joe Ryan (نوازنده معروف فیدل) شکل می گرفت . Crossroads برای آشنایی بیشتر با سبک این دو نوازنده می توانید به آلبوم مشترکشان که در سال 1981 تحت عنوان Crossroads ضبط و منتشر شده است مراجعه نمایید .

همچنین آلبوم دیگری توسط ادی کلارک و گروه دیگری از موزیسین های ایرلندی در سال 1976 ضبط شده که با نام Sailing Into Walpole’s Marsh منتشر شده است . در این آلبوم Maeve Donnelly نوازنده فیدل است و Mairead Ni Domhnaill به همراه Sean Corcoran در نقش خواننده حضور دارند . به بخشی از آهنگ The Morning Star از همین آلبوم گوش دهید .

خوشبختانه به تازگی مجموعه ای از اجراهای منتشر نشده این نوازنده نیز در قالب 4 عدد سی دی صوتی با نام Eddie Clarke Unheard در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است .

11- مدل Marine Band Full Concert یک سازدهنی اکتاو 10 سوراخه است که مدت ها است توسط شرکت هونر عرضه می شود (از دهه 1920 و شاید قبل تر) . در این مدل هر سوراخ سازدهنی (همانند سازدهنی Marine Band دیاتونیک) هم با عمل دمش و هم با مکش به صدا در می آید و در هر جفت سوراخ بالایی و پایینی سازدهنی دو زبانه دمشی (Blow Reed) و دو زبانه مکشی (Draw Reed) وجود دارد که فرکانس هر زوج زبانه دمشی یا مکشی به اندازه یک اکتاو با یکدیگر اختلاف دارد .

12 – در مدل Auto-Valve تمام زبانه ها دارای Valve یا Windsaver هستند (مثل سازدهنی کروماتیک) و در نتیجه نشتی هوا (Air Leak) در آنها کمتر است . با توجه به این که در سازدهنی های اکتاو نوازنده هر بار باید دو زبانه را به صدا دربیاورد ، طبعا نواختن آنها نسبت به سازدهنی های تک زبانه ای به نفس بیشتری احتیاج دارد . در این شرایط افزودن Valve به زبانه ها می تواند نواختن آنها را آسان تر نماید و البته جنس صدای سازدهنی را نیز تا حدی عوض می کند .

13 - واژه ملودیون به دو مفهوم به کار می رود :
الف – آکاردئون دیاتونیک دکمه ای تک ردیفه
ب – نوعی ارگ که در قرن نوزدهم ساخته می شد و در کلیساها به کار می رفت

14- آکاردئون کیژن همان آکاردئون دیاتونیک دکمه ای تک ردیفه است که به خاطر کاربرد زیادش در موسیقی سبک Cajun به این نام معروف شده است .

15- طراحی و ساخت سازدهنی های اکتاو به دو روش انجام می شود :

Murphys الف – سیستم Wiener : در این سیستم که توسط نوازنده ای از شهر وین به نام Wilhelm Thie ابداع شده (وبه همین خاطر سیستم Viennese یا Thie نیز نامیده می شود) ، در هر سوراخ سازدهنی تنها یک عدد زبانه وجود دارد که یا از نوع دمشی است یا از نوع مکشی . این سیستم بیشتر در مورد سازدهنی های ترمولو به کار می رود (مثل مدل Echo از شرکت هونر یا مدل Musette از شرکت هوانگ) ولی برخی مدل های سازدهنی اکتاو نیز به این روش طراحی می شوند (مانند مدل Comet از هونر) .

ب – سیستم Knittlinger : در این سیستم که توسط شرکت Friedrich Hotz از شهر Knittlingen ابداع شده ، در هر سوراخ سازدهنی دو عدد زبانه وجود دارد که یکی از آنها دمشی و دیگری مکشی است . مدل های Marine Band Full Concert و Auto-Valve از شرکت هونر و همچنین مدل Concerto از شرکت سایدل (Seydel) در این سیستم طراحی می شوند .

16- Snaredrum نوعی ساز ضربی و بخشی از یک Drum Kit است که می توان آن را هم با Drumstick و هم با Brush به صدا درآورد .

PlayingOctaves 17- نواختن فاصله اکتاو در سازدهنی تنها با روش تانگ بلاک (Tongue Block) امکان پذیر است و با روش های دیگر نواختن سازدهنی مانند Pucker و Lip Block قابل اجرا نیست . برای نواختن این فاصله ، نوازنده دهانش را به اندازه 4 یا 5 سوراخ (بسته به نت مورد نظر) باز می کند و زبانش را به گونه ای بر روی سازدهنی قرار می دهد که فقط نت های سمت راست و چپ دهان اجرا شوند و نت های بین این دو که با زبان پوشیده شده اند هیچ صدایی تولید نمی کنند . مثلا نواختن همزمان دو نت 1Blow و 4Blow در یک سازدهنی گام C ، نت C را به شکل فاصله اکتاو اجرا می کند یعنی نت C اکتاو پایین و اکتاو وسط همزمان با هم به صدا در می آیند و نت C باطنین بیشتری به گوش می رسد .

Murphys 18- خانواده مورفی (Murphy Family) شامل Phil Murphy و دو پسرش John و Philip (ملقب به Pip ) هستند که در شهرستان Wexford زندگی می کردند و تریوی سازدهنی ایرلندی مشهور و پرآوازه ای را در دهه های 1970 و 1980 تشکیل داده بودند . ساز اصلی آنها سازدهنی های ترمولوی شرقی یا آسیایی بود و مهارت آنها در اجرای بی نقص تزئینات خاص موسیقی ایرلندی و همچنین استفاده مناسب و بجا از آکوردها در آثارشان همواره مورد تحسین سایر نوازندگان بوده است .

به قسمتی از آهنگ The Wexford Hornpipe با اجرای این گروه گوش دهید .



19- مدل Weekender 98.115 یک سازدهنی ترمولوی 24 سوراخه با بدنه پلاستیکی و طرح شرقی (Oriental) است که توسط شرکت هونر تولید می شود . مدل 98.114 مدل کوچک تری است که تنها 16 سوراخ دارد . مدل Weekender در حال حاضر فقط در گام C ساخته می شود و تنها مدل ترمولوی شرقی است که توسط شرکت هونر تولید می شود .
Weekender98-114



20- با این که سازدهنی های ترمولو در اکثریت قریب به اتفاق موارد به روش دیاتونیک کوک می شوند ، ولی نحوه چیدمان نت ها در سمت چپ سازدهنی (قسمت مربوط به نت های بم یا همان اکتاو پایینی) ممکن است بسته به مدل آنها متفاوت باشد .
BlueNotes در مدل های موسوم به شرقی (Oriental) یا آسیایی (Asian) که به منظور سهولت در نواختن ملودی طراحی شده اند ، تمام نت های گام دیاتونیک در این قسمت از سازدهنی وجود دارد .
BlueNotes اما در مدل های آلمانی (German) برخی نت های مکشی (Draw Notes) از این قسمت سازدهنی حذف شده اند تا برای نواختن آکوردها مناسب تر باشند . در این مدل ها معمولا درجات چهارم و ششم گام دیاتونیک از اکتاو پایین حذف می شوند (مثل سازدهنی دیاتونیک) تا آکوردهای پایه (I) و دومینانت (V) به ترتیب با عمل دمش و مکش در اکتاو پایین قابل اجرا باشند .

لازم به ذکر است که سازدهنی های ترمولو غیر از کوک رایج دیاتونیک در برخی کوک های خاص نیز عرضه می شوند مانند سازدهنی های ترمولوی مینور که توسط شرکت های Suzuki و Tombo ساخته می شوند و همچنین مدل Highlander از شرکت هونر که توسط Donald Black جهت نواختن موسیقی اسکاتلندی طراحی شده است .
Highlander



21- واژه های Just و Equal برای توصیف نحوه کوک شدن نت های موسیقی در نسبت با یکدیگر در یک ساز واحد به کار می روند . در روش Equal Tuning فواصل تمام نت ها با دقت یکسان تنظیم می شود اما در روش Just Tuning فواصل کاملا دقیق نیست و برخی نت ها اندکی بالاتر یا پایین تر کوک می شوند . مزیت Just Tuning این است که آکوردهای مطبوع تر و خوش صداتری ایجاد می کند در حالی که Equal Tuning برای نواختن ملودی مناسب تر است .

22- مدل Marine Band که در سال 1896 عرضه شد ، محبوب ترین مدل سازدهنی دیاتونیک در بین نوازندگان بلوز و کانتری محسوب می شود و در بسیاری از آثار نوازندگان بزرگ سازدهنی به دفعات استفاده شده است . اغلب (و شاید تمام) آثار ضبط شده سبک شیکاگو بلوز در دهه های 1940 تا 1960 با این مدل سازدهنی نواخته شده است . به عنوان مثال به بخشی از آهنگ If It Ain’t Right با اجرای Little Walter گوش دهید .

BlueNotes 23- نت های آبی (Blue Notes) که وجه مشخصه سبک بلوز (Blues) هستند عبارتند از: فواصل سوم ، پنجم و هفتم کاسته یا Flat 3rd, Flat 5th, Flat 7th

مثلا همان طور که در شکل روبرو مشاهده می کنید ، در یک سازدهنی دیاتونیک گام C نت های آبی در پوزیشن اول (وقتی که نت پایه نت C باشد) عبارتند از : Eb-Gb-Bb و در پوزیشن دوم (وقتی که نت پایه نت G باشد) عبارتند از : Bb-Db-F . این نت ها بسته به این که در کدام اکتاو سازدهنی و د رکدام پوزیشن مورد نیاز باشند با تکنیک های Bending و Overbending قابل اجرا هستند .

24- شهرستان کلر (County Clare) در استان Munster در سواحل غربی ایرلند واقع شده است و از سنت موسیقایی اصیل و ریشه داری برخوردار است . در زمینه نوازندگی فیدل (ویولون) نوازندگان بزرگی در این منطقه ظهور کرده اند که Paddy Canney و Bobby Casey از نمونه های شاخص آنها هستند . آهنگ های این سبک اغلب در فضایی آرام و غمگین نواخته می شوند . برای نمونه به آهنگی از آثار Bobby Casey گوش دهید .

25- در پوزیشن دوم (Second Position) یا پوزیشن کراس (Crossed Position) نوازنده از نت 2Draw (یا نت 3Blow ) به عنوان نت پایه استفاده می کند که در حقیقت فاصله پنجم نت پایه در پوزیشن اول می باشد . مثلا اگر نوازنده ای سازدهنی دیاتونیک گام C را در گام G بنوازد (نت G فاصله پنجم نت C است) ، در این حالت سازدهنی در پوزیشن دوم نواخته شده است . در این پوزیشن معمولا از نت های متعلق به گام بلوز و یا Myxolidian Mode استفاده می شود چرا که در این دو حالت درجه هفتم کاسته (Flat 7th) به عنوان یکی از درجات گام بلوز یا مد میکسولیدین به کار می رود . این نت در اکتاو میانی و بالایی سازدهنی دیاتونیک معمولی (با کوک ریشتر) موجود است (به ترتیب نت های 5Draw و 9Draw ) و در اکتاو پایین هم با تکنیک Bending قابل اجرا است (با یک پرده Bend کردن نت 2Draw ) .

اما به همین دلیل ، پوزیشن دوم برای اجرای آهنگ های گام ماژور مناسب نیست چرا که درجه هفتم گام ماژور (مثلا نت #F در گام G بر روی سازدهنی گام C ) در اکتاو میانی سازدهنی دیاتونیک وجود ندارد و نواختن این نت تنها با تکنیک Overblow بر روی نت 5Blow میسر می باشد که حداقل به شکل سنتی در میان نوازندگان قدیمی و پیشرو سازدهنی متداول نبوده است . به همین خاطر برای اجرای این گونه آهنگ ها در پوزیشن دوم اغلب از سازدهنی های دیاتونیکی با کوک کانتری استفاده می شود که در پی نوشت های بعدی به آن اشاره خواهد شد .

26- دو گام A min و G maj تنها در یک نت با هم فرق دارند : F و #F که اگر لازم باشد می توان با تکنیک بندینگ (Bending) در سوراخ شماره 3 سازدهنی دیاتونیک گام G نت #F را نیم پرده پایین تر آورد تا به نت F تبدیل شود . همچنین نت های تشکیل دهنده آکورد های I (اکورد ساخته شده بر روی نت پایه) هر دو گام در سازدهنی دیاتونیک گام G موجودند و همگی بخشی از درجات تشکیل دهنده هر دو گام مزبور می باشند : آکورد G maj از نت های D و B و G ساخته می شود که با دمیدن همزمان در سوراخ های شماره 3-1 یا 6-4 سازدهنی دیاتونیک گام G به دست می آید و آکورد A min از نت های E و C و A تشکیل شده که با عمل مکش همزمان در سوراخ های شماره 6-4 این سازدهنی اجرا می شود .

توضیحات مشابهی را می توان در مورد آکورد های E min و D maj ارائه داد که توجیه کننده نحوه استفاده از سازدهنی دیاتونیک گام D برای نواختن این گونه آهنگ ها در پوزیشن دوم می باشد .

BrendanPower 27- استفاده از Windsaver یا Valve در سازدهنی های دیاتونیک پس از انتشار آلبوم تحسین برانگیز و جریان سازی با نام New Irish Harmonica در سال 1993 در بین نوازندگان سازدهنی مرسوم شد . در این آلبوم Brendan Power سازدهنی های دیاتونیکی را که به ساختمان آنها Valve اضافه شده بود به کار گرفت تا به امکانات اجرایی جدیدی در این نوع سازدهنی دست یابد که مهمترین آنها افزوده شدن قابلیت Bending به تمام نت ها می باشد .

همان طور که می دانید ، در هر سوراخ سازدهنی دیاتونیک فقط نت بالایی (زیرتر) را می توان Bend کرد یعنی سوراخ های شماره 6-1 در حین مکش و سوراخ های شماره 10-7 با عمل دمش Bend می شوند . اگر به زبانه های مربوط به نت های بالاتر (زیرتر) هر سوراخ سازدهنی که در حالت عادی Bend می شوند (یعنی زبانه های مکشی در سوراخ های شماره 6-1 و زبانه های دمشی در سوراخ های شماره 10-7 ) یک Windsaver یا Valve اضافه نمایید ، می توانید نت های پایین تر (بم تر) هر سوراخ سازدهنی را نیز Bend نمایید . این نوع سازدهنی ها را سازدهنی های دیاتونیک Half-Valved می نامند چون در آنها فقط نیمی از زبانه های سازدهنی دارای Valve هستند (بر خلاف سازدهنی های کروماتیک که هر دو زبانه موجود در هر سوراخ سازدهنی دارای Windsaver هستند) . در حال حاضر این نوع سازدهنی ها به صورت تجاری توسط شرکت سوزوکی و در قالب مدل MR-350V عرضه می شوند .
MR350V



ابتکار دیگری که Brendan Power در مورد سازدهنی های دیاتونیک در این آلبوم به خرج داد این بود که به جای کوک ریشتر از کوک موسوم به پدی ریشتر (Paddy Richter) یا پدی ریکتر استفاده کرد . در این کوک تنها یک نت سازدهنی عوض می شود : نت 3Blow که یک پرده بالاتر کوک می شود و مثلا در سازدهنی گام C از نت G به نت A تبدیل می شود . این نت در مدهای مورد استفاده در موسیقی ایرلندی نقش مهمی دارد و نوازنده می تواند بدون نیاز به تکنیک Bending از این نت به راحتی استفاده نماید (به ویژه در تمپوهای بالا) .

CountryTuning 28- کوک کانتری (Country Tuning) یا کوک هفتم ماژور (Major 7th Tuning) نوعی کوک سازدهنی است که برای نواختن آهنگ های ماژور (مانند سبک Country ) در پوزیشن دوم طراحی شده است . تنها تفاوت این سیستم با سازدهنی دیاتونیک استاندارد در نت 5Draw است که نیم پرده بالاتر کوک شده است. مثلا دریک سازدهنی Country در گام C ، نت 5Draw به شکل #F کوک می شود که وجود این نت برای نواختن آهنگ های Country (و همچنین Irish ) ضروری است. این نت درواقع درجه هفتم گام ماژور در پوزیشن دوم است . در این حالت نت F هم با Bend کردن سوراخ شماره 5 قابل اجرا می باشد .

MelodyMaker از این سیستم در سازدهنی های Lee Oskar مدل Melody Maker نیز استفاده شده با این تفاوت که در این مدل نت #F در سوراخ شماره 9 هم جایگزین نت F شده و نت 3Blow هم یک پرده بالاترمی باشد.(یعنی نت G به A تبدیل شده است) و در ضمن گام سازدهنی بر اساس پوزیشن دوم نامگذاری می شود. یعنی در این حالت اگر نت 1Blow برابر C و نت 2Draw (نت پایه در پوزیشن دوم) برابر G باشد گام سازدهنی را با G نشان می دهند .

برخی نوازندگان سازدهنی ایرلندی مانند Paul Moran به خوبی از مدل Melody Maker در آثارشان استفاده کرده اند . همان طور که در شکل زیر مشاهده می کنید ، مدل های Melod Maker با یک برچسب آبی رنگ مشخص می شوند .
 MelodyMaker



29- نت های آکورد D7th عبارتند از : D-F#-A-C که با مکش همزمان 4 سوراخ شماره 5-2 (در سازدهنی دیاتونیک گام G ) به دست می آید (و می توان نت 1Draw را نیز به آنها اضافه کرد) . شاید به همین خاطر است در سال های اخیر برخی نوازندگان (مانند Mick Kinsella ) برای به دست آوردن این نت به استفاده از تکنیک Overblow در سوراخ شماره 5 سازدهنی دیاتونیک روی آورده اند .

30- در سازدهنی Low D تمام نت ها یک اکتاو پایین تر (بم تر) از سازدهنی دیاتونیک معمولی کوک می شوند .

31- معنای تحت اللفظی این کلمه بداهه نوازی است اما در مورد سازدهنی به معانی دیگری نیز به کار می رود :
الف - نام دیگری است برای Chugging (استفاده ریتمیک از آکوردها).
ب - برای اشاره به نواختن همزمان ملودی و آکورد نیز به کار می رود .
ج - گاهی نیز صرفا به معنی تکنیک Tongue Slap به کار رفته است (نواختن آکورد به مدتی کوتاه قبل از اجرای نت اصلی) .

32- یکی از فرم های رایج در موسیقی ایرلندی قالب 16 میزانه است .

33- (1670-1738) Turlough O’Carolan نوازنده نابینای چنگ (Celtic Harp) ، خواننده و آهنگساز بزرگ ایرلندی بود که آثارش از بهترین ساخته های موسیقی سنتی ایرلندی محسوب می شوند و ملودی های بسیار زیبایی از خود به یادگار گذاشته است .
 OCarolan



NaturalMinor 34- این کوک را Lee Oskar برای نواختن آسان تر آهنگ های مینور در پوزیشن دوم طراحی کرده است و با کوک ریشتر در 5 نت تفاوت دارد : نت های 2Blow ، 5Blow و 8Blow نیم پرده پایین تر کوک می شوند و نت های 3Draw و 7Draw هم نیم پرده پایین تر کوک می شوند . با این مدل سازدهنی (مانند مدل Natural Minor از سازدهنی های Lee Oskar که با برچسب سبز رنگ مشخص می شوند) علاوه بر اجرای گام مینور ، امکان نواختن 3 آکورد مینور در پوزیشن دوم نیز فراهم می شود که عبارتند از:

Chord I : 2-4Draw

Chord IV : 4-6Draw , 8-10Draw

Chord V : 1-3Blow, 4-6Blow, 7-9Blow


TheTinSandwich 35- قوم Breton که یکی از اقوام شش گانه Celt هستند در ناحیه Brittany در شمال غربی فرانسه زندگی می کنند و از زبان ، فرهنگ و موسیقی خاصی برخوردارند . موسیقی فولک این ناحیه از دهه 1970 به این طرف مجددا مورد توجه زیادی قرار گرفته است . برخی از نوازندگان مطرح سازدهنی در سبک Breton عبارتند از :
Tommy Basker ، Jean Sabot و James Turgood

برای آشنایی بیشتر با موسیقی Breton می توانید به آلبوم مطرحی با نام The Tin Sandwich از آثار Tommy Basker مراجعه نمایید . جالب است بدانید که Tommy Basker این آلبوم را در سن 71 سالگی ضبط کرده است !


36- خود ریک اپینگ نیز در اجراهای زنده اش و همچنین در آلبوم های ضبط شده اش از این ساز در کنار هارمونیکا و کنسرتینا استفاده می کند .

37- در نواختن زنبورک از حفره دهان به عنوان نوعی رزوناتور جهت تقویت صدای ساز استفاده می شود و نوازنده می تواند با اعمال کردن تغییراتی در حفره دهان و حلق صداهای متفاوتی از این ساز درآورد و ملودی های مختلفی را با آن اجرا نماید . در آهنگ O'Farrell's Welcome To Limeri که توسط ریک اپینگ و با سازدهنی مدل XB-40 اجرا شده است می توانید همزمان صدای زنبورک را نیز بشنوید .

38- اجرای تکنیک Roll به شکل دیگری هم امکان پذیر است :
نت ملودی، نت بالایی، نت ملودی، نت پایینی و دوباره نت ملودی .
و همچنین می توان آن را با ترکیبی از 4 نت اجرا نمود . درواقع نحوه اجرای آن بستگی به انتخاب خود نوازنده دارد.

39- نوعی Bagpipe که بیشتر در ایرلند نواخته می شود .

دیسکوگرافی ریک اپینگ

در پایان به برخی آلبوم هایی که ریک اپینگ در آنها به عنوان تنظیم کننده یا نوازنده سازدهنی و کنسرتینا همکاری داشته است اشاره می کنیم :

 FloatingHouseBand
The Floating House Band - The Floating House Band , 1972
[Harmonica]

Spud - Happy Handful , 1975
[Conductor]

Priscilla Herdman - Seasons of Change , 1983
[Accordion]

Various Artists - Quiet Revolution: 30 Years of Windham Hill , 2005
[Arranger]

George Winston - Complete Solo Piano Recordings 1972-2004 [Box Set] , 2006
[Arranger]

TheUnwanted Frank Galvin, Rick Epping & Tim Edey – Jiggin’ The Blues , 2008
[Harmonica, Arranger, Concertina, Producer, Graphic Design, Jaw Harp]

Sean Keane - Irish Scattering , 2008
[Concertina, Jew's-Harp, Mouth Organ]

The Unwanted - Music from the Atlantic Fringe , 2009
[Harmonica, Mandolin, Concertina, Vocals, Producer, Liner Notes, Graphic Design, Mixing, Cover Design, Jaw Harp, 5-string Banjo]


آلبوم های شنیدنی سازدهنی ایرلندی

علاقه مندان به سازدهنی ایرلندی می توانند برای آشنایی بیشتر با این سبک و سایر نوازندگان مطرح آن به آلبوم هایی که در دو لینک زیر معرفی شده مراجعه نمایند :



ترجمه : صابر عبدلی – دلتا فریک
پی نوشت ها : دلتا فریک ، مهر 1389


منبع :